تأثیر خشونت «گردن‌زنی» و «داریوش» روی یک آگهی تبلیغاتی!

به گزارش خوانش فردا،نمایش خون و خونریزی در سریال‌های نمایش‌خانگی به ویژه در تازه‌ترین قسمت سریال «داریوش» و همچنین قسمت‌های پخش شده «گردن‌زنی»، موضوعی است که به شدت جلب توجه می‌کند. صحنه‌های عریان کشته شدن یکی از کاراکترهای «داریوش» و نمایش خشونت‌های فیزیکی و گفتاری نه تنها در داستان به وضوح قابل مشاهده است.

علاوه بر انتقاد به پخش این خشونت‌های عریان حالا تبلیغی عجیب این انتقادات را به اوج خودش می‌رساند.  وقتی بهنام تشکر در نقش یک پدرخوانده مافیا حضور دارد و در آن به نوعی خشونت و قتل به عنوان بخشی از تبلیغ یک برند قهوه پرداخته می‌شود.

ماجرا از این قرار است که: در این تبلیغ یک برند قهوه تبلیغ می‌شود که طراحی و اجرای آن بر قتل و خشونت استوار است؛ بهنام تشکر در قامت پدرخوانده مافیا رو به دوربین می‌گوید: گاهی برای تنهایی خودت جشن بگیر.» سپس، در لانگ شات با اجسادی مواجه می‌شویم که تیر خورده‌اند و مثلاً دوئل بر سر یک مارک قهوه بوده است.

این تبلیغ با طراحی و اجرای براساس قتل و خشونت، پیامی دوگانه را منتقل می‌کند؛ از یک سو می‌خواهد جذابیت‌های خود را به مخاطب ارائه دهد و از سوی دیگر به نوعی به توجیه این خشونت‌ها می‌پردازد. در این میان، نوجوانانی که تازه به تماشای این سریال‌ها می‌پردازند، با صحنه‌های ناگواری مواجه می‌شوند که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روان و رفتار آن‌ها بگذارد. آیا کسانی که این محتوا را تولید و منتشر می‌کنند، مسئولیت تأثیرات منفی آن بر نسل جوان را بر عهده می‌گیرند؟

نیاز به تعادل در تولید محتوا

در حالی که تنوع در تولید آثار نمایشی از اهمیت بالایی برخوردار است، افراط در نمایش خشونت و محتوای خشن می‌تواند تعادل فرهنگی جامعه را به هم بزند. در سال‌های اخیر، مشاهده می‌شود که سریال‌های کمدی و خانوادگی در مقایسه با آثار جنایی و درام به مراتب کمتر تولید می‌شوند. آیا این نوع از تولیدات واقعاً نیاز جامعه را برآورده می‌کند یا فقط به یک موج گذرا و جذابیت‌های سطحی پاسخ می‌دهد؟

در این میان، نقش پلیس و ساختار قانونی در داستان‌ها نیز مغفول مانده است. در سریال‌هایی چون «زخم‌کاری»، بی‌توجهی به مبانی قانونی و اجتماعی قابل مشاهده است و برخی از آثار همچون «گردن‌زنی» که فعلاً درباره آن نمی‌توان قضاوتی داشت و در خصوص «بازنده» و «داریوش» هم چند صباحی دیگر می‌توان اظهارنظر جدّی و جامعی انجام داد؛ در حالی که آثار پلیسی باید به عنوان نمونه‌ای از الگوهای مثبت در برخورد با آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری‌ها مورد توجه قرار گیرند.

از دیگر جنبه‌های نگران‌کننده این فضا، رسوخ خشونت به تبلیغات است. این نکته که در شرایط کنونی، مردم بیش از هر زمانی به آثار خانوادگی و سرگرم‌کننده نیاز دارند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این بین، عدم تولید کافی آثار کمدی و طنز، به معنای ایجاد خلأ فرهنگی در جامعه است که می‌تواند تأثیرات منفی عمیقی بر فرهنگ عمومی بگذارد.

در مقایسه با تولیدات خارجی، می‌توان به این نکته اشاره کرد که بسیاری از سریال‌های مطرح دنیا در کنار نمایش خشونت، به ایجاد تعادل در محتوای خود و پرداختن به مسائلی چون خانواده و دوستی نیز توجه دارند. با وجود خشونت‌های عریان، به روابط انسانی و ابعاد احساسی نیز پرداخته‌اند. این در حالی است که فضای نمایش خانگی ما بیشتر به سمت نمایش خشونت و درام رفته است.

ناگفته نماند بسیاری از کاربران به پخش تبلیغات بیش از حد و خسته‌کننده هم اعتراض دارند و منتقدِ این رویه‌اند. چرا که سرویس‌های پخش یا وی‌او‌دی‌های خارجی مانند Netflix و Disney+ به تبلیغات محدودی متکی هستند و معمولاً به تولید محتوای کیفیتی و سرگرم‌کننده توجه می‌کنند. 

در نهایت، نیاز به بازنگری در تولید محتوا و ایجاد تعادل در نمایش خشونت و ارائه آثار خانوادگی و کمدی به وضوح احساس می‌شود. این نه تنها به سلامت روانی نسل جوان کمک می‌کند، بلکه به غنای فرهنگی جامعه نیز می‌افزاید. در دنیایی که رسانه‌ها تأثیر عمیقی بر رفتارها و افکار مردم دارند، مسئولیت تولیدکنندگان در ایجاد محتوای متنوع و متعادل، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

پست های مرتبط

Leave a Comment